Episode Transcript
Transcripts are displayed as originally observed. Some content, including advertisements may have changed.
Use Ctrl + F to search
0:02
عادت داریم تو دموکراسی های
0:05
غربی گردش ببینیم
0:07
گردش نخبگان بهش میگن رئیس
0:09
جمهور میاد میره وزیر
0:11
میاد میره رئیس سازمان
0:13
میاد یه مدتی هست بعد
0:16
میره قاعده است
0:18
ولی این قاعده استثناهایی
0:20
هم داره تو همین رژیم های دموکراتیک
0:23
کم هستن کسایی که دوره شون
0:25
طولانی میشه مثال معروفش
0:27
که خیر یا شنیدیم روز بلکه اختیار
0:30
رئیس جمهور آمریکا شد نه
0:32
یه دوره نادر دوره
0:35
نه سه دور بلکه چهار
0:37
دوره قرن بیستم
0:39
منه قانون همون موقع نداشت البته
0:41
و در نیمه اول قرن بیستم آقا روز
0:44
پلت چهار بار رئیس جمهور آمریکا
0:46
شد در وسط دوره چهارم
0:48
شمرد آمریکا
0:51
یه نفر دیگه هم هست که اینطوری شده
0:53
خیلی طولانی تر از روز ولرم
0:56
رو صندلی مونده به قصه ی
0:58
ما هم خیلی مربوط
1:01
جی ادرار کوفه که
1:04
نزدیک به پنجاه سال
1:06
رئیس سازمان بیاید
1:33
من
1:36
علی بندری هستند این اپیزود
1:38
هشتاد و دوم بادکش چنل
1:40
بیا در اسفند هزار چهارصد
1:43
منتشر میشه آخرین روز استاندارد
2:15
و
2:17
هشتاد دو سوم این قسمت
2:19
پاک دست سریالی عصر وحشت
2:22
در اوکلاهاما یک سریال چهار
2:24
قسمتی که یکشنبه به یکشنبه داره
2:26
میاد بیرون این پیتزا دوشنبه در
2:28
واقع روز عید میاد بیرون حول حوش
2:30
همون تحویل سال عید شما
2:33
هم
2:34
یک
2:40
نقاشی رو چطوری می بینید یا یه
2:42
قطعه موسیقی رو چطوری گوش میدی
2:45
دیدین مواجهه ما با اثر
2:47
هنری معمولا چقدر مکث
2:50
داره توش چقدر توجه توشه
2:52
شکلات بازار با شکلات حرفه
2:55
ای اینطوریه برخورد میکنه با
2:57
طمانینه شکلات
2:59
گالری دور و مثلا حواس جمع
3:01
میخورد اجازه میدن بهش
3:04
که توی دهنم آب بشه لذت
3:07
خوردن شکلات اصلا میره
3:09
مرحله ی دیگه مثل لذت
3:12
یک اثر هنری میشه البته
3:14
وقتی که عیار شکلاتی طوری باشه
3:17
که شایسته این توجه باشه
3:19
دیگه و شکلات هایگلاس رونق
3:21
که خوردن می دونن که از این امتحان
3:24
سربلند بیرون میاد میشه
3:26
که اینطوریه ازش لذت
3:30
این اپیزود شکلاتی کالری
3:42
اینجا این سریال چه گفتی این
3:45
گفتیم که قبیله او سیل
3:47
یکی از قبایل بومی آمریکا
3:49
بودند که از قرنها قبل
3:52
از اینکه اروپا یا پاشون به آمریکا برسه
3:54
و اصطلاحا آمریکا را کشف کنند داشتن
3:56
اونجا زندگی میکردند ها
3:59
اومدن از بین بردند
4:01
با جنگ مستقیم با استثمار
4:04
با استعمار با بیماریهای جدید
4:06
انواع روشهای مستقیم غیرمستقیم
4:09
اونایی رو که مندند روند
4:11
از سرزمین هاشون کم به یک شعر
4:14
منطقه ای نا آشنا برای
4:16
اینه نامرغوب نامناسب
4:19
برای زندگی یه جایی
4:21
در اوکلاهاما های امروز همین
4:24
بود که کلا آمریکای شمالی
4:26
یکپارچه بشه دیگه سفید بشه بسته
4:28
خودشون باشد زد
4:31
از قضای روزگار زیر پای
4:33
این نوع سکه نفت پی داشت
4:36
شد این استان ثروتمند بودن
4:39
ثروتمند تر شدن اینکه
4:43
مشکوکی شروع کردن یکی
4:46
آدمهایی از اینها کشته
4:48
شدند چندتاشون
4:50
گفتیم جاری خود مفصل
4:52
تر بعضیا رو هم مختصر
4:55
می خواهیم ادامه ماجرا رو بریم بشنوید
4:58
ماجرایی که خشونت عریان
5:00
توش نداره جناحی نیست به
5:02
معنی ولی داستانی که مناسب
5:05
بچه ها هم خیلی نیست
5:08
دیگه یواش توی قصه پاد
5:10
که است سریالی اصلی وحشت
5:13
در اوکلاهاما قسمت سوم
5:16
همه دروغ می گوید
5:26
های مختلف ممکنه به فکر بیفتیم که
5:28
سبک زندگی اون و سالمتر
5:30
کن گاهی عیدی اول
5:32
سالی اول ماه تولد
5:35
چیزی باعث میشه گاهی هم نه
5:37
مثلا نگرانی از سلامتی موی
5:39
مشکلی نتیجه ولی
5:41
کی میخوایم سالم تر
5:43
زندگی کنیم هم حواسمون به تناسب
5:46
اندام مون باشه هم به اینکه
5:48
مثلا به اندازه لازم تر رک داشته
5:50
باشیم به اندازه بخوریم درست
5:52
بخوریم آب بخوریم پیاده
5:55
روی کنیم ارزش کنیم
5:57
این جور چیزا قبلی که میکردم
6:01
با ماکرو شماری کالری شماری
6:04
کمک میکنه بهتر غذا بخوریم اب
6:06
شماری دارد قدم شماری داره
6:08
محتوا ها راهنماهای ورزشی
6:11
داره واسه کسی که میخواد
6:13
از راه درست از راه درست
6:15
به وزن دلخواه برسه یا از اون مهمتر
6:18
در دراز مدت سالم تر
6:20
زندگی کنه همراه خوبیه
6:22
هم با پیچش با قابلیت
6:25
هاش هم با یادآوری هاش
6:27
با عادت سازی هاش با ویدیو
6:29
ها کلاس های آموزشی اپلیکیشن
6:32
کرفس که الان میتونید روی اشتراک
6:35
که ما هشت پنجاه درصد تخفیف
6:37
بگیرید با کد هزار چهارصد
6:39
یک پنجاه درصد تخفیف
6:42
برای اشتراک سه ماه با کد
6:44
چهارده سفید یک اسپانسر
6:46
این اپیزود اپلیکیشن کرد
6:58
ادرار هوشبری نمونه از این آدمای
7:01
که خیلی طولانی در قدرت
7:03
ماندن هشت تا رئیس جمهور
7:07
تا رئیس جمهور آمریکا اومدن
7:09
و رفتن تو همچنان که هست
7:11
ایشون نشسته بود سر جاش توپ رو هم
7:14
تکانش نمیره توی
7:16
تکانش نمیدادم هم کندی دموکرات
7:18
خواست برش داره هم نیکسون جمهوری
7:20
خواه صفت نشسته بود راز
7:24
موفقیت شمع یکی از رازهای موفقیت
7:26
شمع این بود که از همه اتو داشت
7:29
سیاستمداران آمریکایی واسه
7:31
فعالین مدنی واسه خیلیا
7:34
دیگه میگن پرونده های محرمانه
7:36
ای داشت که اگر روزی
7:38
جایی لازم شد بتونم ازشون استفاده
7:40
کنه بارها همینطوری که میگن استفاده
7:42
کرد اصلا همین جوری پنجاه سال
7:45
در عصر سازمان قدرتمندی
7:47
مثل اس بی آی مو قدرتمند
7:50
میگیم البته در واقع شون خودش فوتی اختیاری
7:52
را انقدر قدرتمند کرده بود موقعی
7:55
که ایشون رئیس شکر تو اصلا اسمش چیز
7:57
دیگری بود رسمش هم رسم
7:59
دیگر سازمان
8:01
رو از برو آب این بسته
8:04
گی شن کرد فدرال به
8:06
رابرای مثل گشنه زیر نظر
8:08
ایشون تکنولوژی های روز انگشت
8:10
نگاری پرانرژی سایت صبح
8:13
اینها اومد روی بدنه ی سازمان آزمایشگاه
8:15
های مجهز اس بی های درست شد رشد
8:17
کرد شهرت شمع دوره های مختلفی
8:20
داره اون اوایل خیلی محبوب و
8:22
خوشنام عملکرد
8:25
شمردم دیدن باعث ایجاد احساس
8:27
امنیت شده بود همین که خیلی حواسش
8:29
به رسانه ها مدیریت افکار عمومی
8:32
کار پیاز رو نابود اصلا از همون
8:34
اول شهرت خودش
8:36
رو شهرت شخصی خودش گره زد
8:38
به سازمان بعد مردم
8:40
دیدم بعد مدتی که خیابونا دیگه اون طوری
8:43
جولانگاه دزد آدمکش ها
8:45
نیست مخصوصا در دوران جنگ
8:47
هم تصویر خوبی داشت از کارهای
8:49
ضد جاسوسی ضد خرابکاری
8:51
اینا کلا شهرتش مثبت
8:54
بوده اما هر چه گذشت
8:56
شکایت فعالین سیاسی
8:58
مدنی بیشتر شد ایشون
9:01
هم لکه دار تر شد تو
9:03
این دهه های بعد از مرگش دیگه
9:05
عملا تبدیل شد به شخصیتی
9:07
فاصل بدنام
9:09
اهل سوءاستفاده گسترده
9:11
است قدرت دیگه
9:14
آرشیو سایت اختیاری را هم که نگاه کنید
9:17
روش رده ها رنگهای داستانهایی
9:19
رسوایی اقای او را حداقل توش
9:21
پیدا میکنید دیگه توی مستند
9:24
ها کتابهای مستقل تر
9:26
اینها که دیگه تیغ زبان
9:28
منتقدین بسیار هم تند
9:30
در سالش
9:33
نشده بود که رئیس این اداره
9:36
جدید شد گروپ این
9:38
بسته کشه دایره ی تحقیقات
9:42
همین بود آغاز تحقیقات
9:44
اتفاقات سابقه کاری هم که ایشون
9:46
داشت در کتابخانه بود اونم اینجا
9:48
خیلی به کار شما در اینکه یک سیستمی
9:50
درست کنه برای دسته بندی
9:53
فایل ها و پرونده ها شماره
9:55
زنی واقعا کارش
9:57
تحقیقات بود اگر را دستگیر کردند اسلحه
10:01
داشتن موتور همین اداره زیر
10:03
نظر او به تبدیل چوب به یک سازمانی
10:05
عظیم شماره یک دنیا
10:08
به همراه باهاش البته خودم برم رو
10:10
کسی که قدرتش لرزه به اندام
10:12
سیاستمداران این دختران زیر
10:15
نظر از جنس جن را باید کار می کرد
10:18
به اون باید گزارش میداد ولی
10:20
خوبه رو رئیس جمهور را هم تحویل
10:22
نمی گرفت گاهی وقتها چه برسه به منصوب
10:24
رئیس جمهور وقتی رابرت کندی
10:26
در زمان برادرش جانب کندی در چون
10:28
جنرال شد میخواد روبه رو برداره
10:31
نگذاشت نبرد شفت پرونده یکی
10:34
از روابطی کلیدی رو گذاشت رو میز دختره
10:37
که کلیدی باهاش بود جاسوس آلمان است
10:39
کندی ام رئیس جمهور پلی بوی
10:42
پرونده اش پر بود از روابط اینطوری
10:45
بیرون آمدن داستانهای اش واسش
10:47
خیلی گرون تموم میشد این شد که
10:50
با اوج گرفتن از رئیس جمهور عملا
10:52
با گریه کشی از رئیس جمهور
10:54
آمریکا سقوط رو حفظ کرد
10:56
آدمی که الان ما میدونیم در طول زندگی
10:59
کاریش میگه یه بار رستوران که رفت
11:01
عجیب پول نداره خونش
11:03
را به خرج اداره نوع نوار کرد
11:06
دامنه شروع به غیر
11:08
قانونی رو انقدر
11:10
گسترده کرد که دیگه هیچ کس احساس
11:12
امنیت نمی عجیبه
11:15
واقعا هم کار نمایش هم زندگیش
11:18
اس بی آی هوم با دو چیز
11:20
خیلی جدی شدید مبارزه
11:22
میکرد یکی همجنس گرایی
11:25
یکی هم قمار عجایب
11:27
روزگار اینکه هم قمار باز بود بزرگوار
11:29
هم به احتمال خیلی زیاد گیری بود
11:32
یا حداقل بایستی شد البته
11:35
از قضای روزگار خالی نیست
11:38
به قول آقای رضا قاسمی چرا میگه به
11:40
احتمال زیاد چون نمی دونیم دهد نویس
11:43
باشم صددرصد نمیگم چون بالاخره
11:45
طلب رییس اجرایی بوده هیچی نباشه مخفی
11:48
کاری را باید خوب بلد باشد وقتی
11:51
پنجاه سال رئیس باشی
11:53
دیگه برای مخفی کاری هم یه حدی
11:55
که مجرد
11:58
بود هم خودش مجرد کسی
12:00
که در بیشتر اون پنج دهه
12:03
نفر دوم سازمان بود و دست
12:05
راستی خوب بود هوشمند مجرد
12:07
بعد این دو تا تقریبا همه
12:09
روس هر روز با هم
12:11
بودند بودن با هم
12:14
ناهار میخوردند بعد از کار با هم بودن
12:16
تفریحی هاشون خیلی وقتها باهم بود
12:18
تعطیلات با هم می رفتن مسافرت
12:22
های است از اینکه یه باریکی دید این ناخن
12:24
پای اون کدر لاک میزنه یاهو به
12:26
لباس زنونه پوشیده حال
12:28
یک طرف مسائل خصوصی طرفه
12:30
ممکنه به کسی واقعا مربوط نباشد هرچند
12:33
مسائل خصوصی رئیس اولیایی که سرش توی
12:35
مسائل خصوصی دیگران احتمالا فوبیا بقیه
12:37
مربوط واقعا
12:39
از یه طرف در ایفای صفت بیا بود همه
12:42
اینو میتونست براش نقطه ضعف حساب
12:44
بشه مثلا یه عکسی فیلمی مدرکی
12:46
ازش بیفته دستی گروه تبهکاری
12:49
اینا با تهدید افشای های او نداشت
12:51
اشخاصی کنند اتفاقی که میگن افتاده
12:53
بود میگم خیاط خودش در کوزه
12:55
افتاده بود سالها بارها
12:59
دست مافیای بود کارنامه قمار
13:01
بازی شمع دست مافیای بومی است اونجایی که
13:03
میرفت را از باشد میبست تو مسابقات
13:06
است زبانی که دست مافیای بودی
13:08
نداشتن دانش میکردند حواشی داشتن
13:10
گذشته زنی میکردند مثلا میگن
13:12
واسه همینم بود که تا سالها هر
13:14
چی میگفتن اس بی آی برای مبارزه با جرایم
13:16
سازمان یافته چیکار میکنه با مافیای
13:19
چیکار میکنی آقای هو به میگفت کدوم مافیا
13:22
میکرد استونی گفت ما چیزی به نام جرایم
13:24
سازمان یافته که در کل کشور گسترده
13:26
از نداری ممکنه
13:29
سوالش با مافیای مبارزه نمیکرد
13:31
با کی میکند سال های جنگ
13:33
سرد قبل از اون با کمونیست
13:35
ها با دیگرانی که می گفتند
13:38
که اینها تهدیدی هستند برای امنیت
13:40
ملی دیگه باکی با همجنسگرایان
13:42
مثلا گفتنی نام تهدید امنیت
13:45
ملی اند چنین های رازی دارد که
13:47
نمیخوان فاش بشه سازمان
13:49
جاسوسی خارجی میان از این نقطه ضعفها
13:52
استفاده میکنند اینا رو می کنند خبر
13:54
چینی خود خوبه
13:57
واقعا خیلی زیاد هم به رو هم اس یا
13:59
اینها رک پیش به سوی
14:01
ما چیه چرا ما داریم اینجا می گی
14:45
تو یه اشاره
14:47
کردم پلیس فراگیر
14:49
نداشت ایالات متحده آمریکا
14:52
نیروی پلیس کشوری نداشت
14:54
زیر نظر دولت مرکزی تا
14:57
سال ها بعد از انقلاب دیوید گیرند میگه مردم
14:59
در امریکا مخالف بودند که دولت
15:02
پولیس داشته باشد گفتند
15:04
دولت پلیس داشته باشیم یک ابزار سرکوب
15:07
و شما کسی بگم خب پس با جرم
15:10
خلاف چیکار کنی این
15:12
بود که خود عبور ردیف اش ردیف
15:15
کنیم یه وقتایی شهروندان شجاع
15:18
مسول بودند که پا میذاشتم صد
15:20
گاهی هم خود خلافکار بودن داد
15:23
تنها یادتونه توی کارتون لوک خوش شانس
15:25
دلتون رو واقعی بودن گنگ خلافکار
15:28
واقعی گندم قرن نوزدهم یک
15:30
دوره ای سردسته اینا شده
15:32
دو یه جورایی مثل رئیس پلیس رئیس
15:35
پلیس همین اجازه بشین که بریم صحبت
15:37
شما کنیم رئیس همین داد اینارو
15:40
تو قرن نوزده از نیمه های
15:42
قرن نوزده می گه ترس از طبقات
15:44
اجتماعی خطرناک از
15:47
ترس از دولت شد بین مردم
15:50
کم اینطوری سر کله ی پلیس
15:52
هم پی داشت قرن
15:54
نوزده سازمانی درست کردند که بیاد
15:57
به سازمان های پلیسی اطراف
15:59
کشور بده و کمکمون
16:01
کنه که اینا مجرمین رو شناسایی
16:04
کنه مجرمین کی ان موقع درباره
16:06
این صحبت میکنیم قرن نوزده
16:09
که اون موقع هست در آمریکا از طرف آنها
16:11
شکست است عکس در آمریکا
16:14
رشد جهت اسپانیا را شکست
16:16
دادن قدرت نظامی شون زیاد شده
16:18
نشون دادن که زیاد شده ولی خوب
16:20
ایالات متحده دسته ی از
16:22
این ساحل تا اون ساحل کشور که
16:25
تلفن تلگراف از راه آهن است
16:27
فاصله و همیشگی خود کمتر شده
16:29
ولی حواسمون باید باشه داریم درباره
16:31
ی چه کشور بزرگی حرف میزنه
16:35
که همه توش مهاجرت یک
16:37
یال دیشب رسیده که چه وقت بیشتر
16:39
رسیده ولی مهاجرت هم اختلافات
16:42
قومی زیاد اختلافات فرهنگی
16:44
زیاد ثروت تازه
16:46
هست در حال
16:48
بزرگ شدن هست اینو همه
16:51
زمینه را برای جرم و جنایت
16:53
فراهم تر هم می کنه
16:55
هم فساد هم خشونت
16:59
اول قرن بیستم خلاصه ادامه
17:02
ی همین اوضاع بزرگ ترین تهدید
17:04
موجود آن آشنا هستند نگاه
17:07
می کنی یا شاخه رادیکال مارکسیستی بودند
17:09
که مسن و مهم کاستا نظام سرمایه
17:11
رو تو امریکا عصا به هم بریزد اولین
17:14
گروههای حسنی آن را شسته که برچسب
17:16
تروریست خوردن رقص پراکنده
17:20
بودند که دور یک ایدئولوژی
17:22
جمع شده بودند روش شون خشن
17:25
بود از آدم کشی پرهیز
17:27
نداشتند کلا
17:29
نظام رو می خواستند به هم بریزد
17:31
میگفتن هیچ دولتی نباید
17:34
باشه با مقامات دولتی در
17:36
سرتاسر جهان مخالف بودند
17:38
چندتاشون رو هم ترور کرده اینها
17:41
تا جایی رسید آنها شستا تهدید
17:44
شد تا جایی رسید که در هزار نهصد
17:46
یک رئیس جمهور آمریکا را ترور کردند
17:49
رو کردند کشتند آقای ویلیام مکیدی
17:52
سومین رئیس جمهور آمریکا که ترور
17:55
کشته شد به دسته ی کارگری که کارشو
17:57
از دست داده بود و شده بود هانا
18:01
که کشته شد معاون تری
18:03
روزبه شد رئیس جمهور در
18:05
سن چهل دو سالگی تا همین
18:07
امروز هم ایشون جوون ترین کسی که
18:09
رئیس جمهور آمریکا شده ادامه
18:12
اهل طبیعت نویسنده
18:14
تاریخ نویسیم بود در پایان
18:16
جنگ روسیه ژاپن نقش داشت
18:18
صلح نوبل گرفته بود براش دوباره
18:22
خواست برگرده رئیس جنبش هدایای حزب جدید
18:24
درست کرد این آقا دی به کاخ سفید برنگشت
18:26
آدم خیلی جالبیه از جمله
18:28
بخاطر اینکه به طبیعت علاقه
18:31
داشت سفرهای اکتشافی داشت به
18:33
آمازون اینها شاید از همه
18:35
مهمتر برای قصه ی ما به
18:37
این خاطر که من که خودش
18:39
بعد از ترور رئیس جمهور قبلی
18:41
سرکار آمده بود خیلی مصمم
18:44
بود که مبارزه با آنارشیست
18:46
ها روی سامانه سازمان
18:49
بهتری بهشت که
18:51
گفتیم جرم و جنایت هم
18:53
رو به فزونی بود پلیس های
18:55
محلی هم فساد شون مشهود
18:58
بود شد که به وزارت
19:00
دادگستری ماموریت داد که شما
19:02
بری نیرو بگیریم یا سازمانی
19:04
درست کنیم که مستقیم گزارش
19:06
بده به آسانی جنرال داریم
19:08
قسط های تولد علمی آیا سازمان
19:11
اطلاعات جمع کنید محدود به
19:13
این ایالت به ایالت نباشه بین
19:15
ایالت رابطمون آزاد بره بیاد
19:18
حمایت چیزی لازم داری
19:20
شد که این سازمان درست شد سازمان درشت
19:22
درباره شمسی و چهار نفر بودن کار عمل نمود
19:25
که فقط برند آمار مثلا کارگران
19:27
جنسی رو در بیاره ممنوعیت
19:30
الکل مأموریت اینایی شد که برند
19:32
آمار عرق فروشی را دربیاورند سطح
19:34
مأموریت چون یک چنین چیزهایی بود
19:37
ادمایی که داشتن مناسبه
19:39
چنین مأموریت های چی
19:42
از این ادما شده از کجا آورده بودم
19:45
هم نکته ی جالب و مهم
19:48
کشور پلیس سراسری نداشت
19:51
و پلیس های محلی هم ورزش اون
19:53
بود حالا این اداره جدیدی
19:55
که میخواد نظم نه صادق تازه ای
19:57
هم ایجاد کن این کجا باید برم نیرو
20:00
جور نیروهای میگیرد
20:03
که داره درست شد روز وقتی آقا گذشت
20:05
شریکش این از نوادگان
20:08
ناپلئونی بود بی ربط روز و گفته بود
20:10
لباس اینکه مرزبان انتخاب کنیم از
20:12
بین متقاضیان باید مسابقه تیراندازی
20:14
بذاری پری دقیق تر زد اونو بگیره
20:17
گفت نه بذاریم متقاضیان
20:20
به سمت هم تیراندازی کنند هرکی مونده
20:22
اونو بگیره به تمامی
20:24
که فکر کنم بهش گفت که این ایراد که هیچ
20:26
ولی از طریق فکر خوشم آمد بعدا
20:28
که رئیس جمهور آمریکا شد چند جای
20:30
مهمی با بارگذاشت از جمله در
20:32
راس این اداره تازه تاسیس
20:36
نیروهای که داشت به درد این
20:38
کار نمی خوردند یه سری پشت
20:40
ویژه بودهاند تو کار تحقیقات
20:42
در اسناد و حسابرسی
20:45
اینا خوب بودن وسط میدون
20:47
نمی تونست بفرسته اینارو با
20:49
تامین کار اونطوری که داشت معمولا
20:51
باید از پلیس مخفی نیرو
20:53
قرض می گیرد
20:55
تعلیم دیده بودند ولی خب نیروی
20:57
قرضی بودن رئیسی شوند کس دیگری
20:59
بود به این سازمان تعلق
21:01
نداشتند به رئیسی شمع گزارش
21:03
خاصی نمی دادند نیرو
21:06
قرض گرفتم کلا ممنوع کردن براش
21:08
که مشکلات سیاسی و تو کنگره شد
21:11
که نرفتن یه سری نیرو خودشون گرفتن
21:14
به بازار البته چند تا همه کارمندان پلیس
21:16
مخفی چند تا از بیرون سالی
21:19
خلاصه اینو تو این سازمان جدید دل
21:21
ای دل ای داشتند کار می کردند
21:23
پلیس های محلی هستند بالاخره
21:25
محلههای ایالت شهر پلیس دارند
21:27
ولی هم پلیس فاسد همین
21:30
که واقعا پس کاری
21:32
بر نمیاد بی عرضه است
21:35
کردم بهبود خیلی خاصی
21:37
نمیدونی دوشون نسبت به اون پلیس های
21:39
محلی اون ساختار فاصله بین معمولا
21:42
سرایت کرده بود هم در استخدام
21:44
هم در اجرا شبیه همون بودند
21:46
کار نابلد و فاز دو
21:49
آموزش خاصی نمیدیدند مدیریت
21:51
درستی نمی شدند نیروهای جدید
21:53
میگم واسه یه روز که عادی معمول عفتی
21:55
های بود از او مثل باغ توت هم داشت
21:58
حیف ک شرف موقع کنارت
22:01
کار عفت بیای رو هم ادامه میداد که
22:03
خب معلومه از این وضعیت چیزی در نیمه
22:06
و از داشتن دایره امورات را
22:09
گسترده تر می کردند که دیگه فقط جور
22:11
جنایت داخلی نباشه مسائل
22:13
امنیت ملی هم بیاد
22:15
توش تا قبل از او مسائل اختلافات
22:18
زمین اکو پیرایه تو امور
22:20
بانکی اینا بود که رسیدگی میکردند
22:22
الان کم خواستنی خورده ای سطح
22:25
ماجرا ببرند دنبال مسائل
22:27
جدی تر خرابکاری در سطح
22:29
ملی بگیرد نیرو هاشون کم با
22:31
تصویب کنگره زیاد شد از سی شش
22:34
تا کم بشه به سیصد شصت تا
22:36
فردی که امور بین المللی ام به کارشون
22:38
اضافه شد
22:40
مکزیک مثلا یه جای بودجه ناتو مسئولیت
22:42
گرفتن جنگ جهانی اول و کارهای
22:44
ضد جاسوسی گرفتن این
22:47
آلمانی تبار های آمریکا رو اصطلاحا
22:49
مدیریت کردن بعدا که
22:51
انقلاب اکتبر روسیه ترس
22:54
از شورش های کمونیستی مشابه
22:56
اون در امریکا
22:58
بود که کارمند جوانی به نام
23:01
جی ادرار هوش شروع کرد به
23:03
چهره شدن در یکی از شاخه
23:05
های خلاصه
23:08
گفتیم اینارو از تاریخچه ام گفتیم که
23:10
خود است بیای تو سایت رو تعریف
23:12
میکنه روایت های دیگه یه مقدار متفاوته
23:15
ولی برای داستان ما که این
23:17
یک بخش حاشیه مهم توش
23:20
به نظرم همین مقدار کفایت
23:24
همینو درباره اینکه چرا یه همچین سازمانی
23:26
لازم بود و چطوری درست شد بدونین
23:29
اینم بدونین که در دهه های دوم
23:31
سوم قرن بیستم پدیده
23:34
جنگهای خلافکار داره در آمریکا
23:37
شکل میگیره اون چیزی که بهش گاه
23:39
میگن جرایم سازمان یافته
23:42
ما میگن مافیا مسلح
23:46
دارن رشوه میدهند مقامات
23:49
فاسد و میخرند بستر
23:51
هم برای روشهای مناسب
23:53
مخصوصا دوران ممنوعیت الکل
23:55
خیلی به درد این خورد خیابانی
23:58
بعضی از شهرهای آمریکا اصلا شد می با
24:01
نوع جای دل اینجا رو اینا شاخه
24:03
های همین دور فقط
24:06
میگن هزار سیصد تا جنگ عرق
24:09
فروشی بانک زنی قاچاق او
24:11
ماشین دزدی آدم ربایی
24:14
حقوق ما رو اینا داشت رشد میکرد
24:16
از ایمان واقعا کسی نبود برای مقابل
24:19
پلیس که خوب ضعیفه فاسد
24:21
بود از تکنولوژی هم خلافکار را عقبه
24:23
اداره دهم کس هم مسلح نیز
24:26
قدرت و میزی
24:28
اداری آموزش هم که نادیده
24:30
هیچی به هیچی دیگه شده بود برشته
24:33
خلاف
24:34
اینکه خود عفت بیایم شده بود ابزار کار
24:36
سیاسی و از رقیب جاسوسی کنه
24:39
اینا در چنین شرایطی که تغییر
24:42
لازم بود خون تازه ای می
24:44
خواست سیستم خونه تکونی اساسی
24:47
هو بره جوان بیست نه ساله
24:50
اول شد معاون بعدم
24:52
شد رئیس سازمان عفت
24:54
بیا رو همون صندلی
24:56
مونده بود تا پنجاه
24:58
سال بعد که اجل برش داشت
25:01
در زمان نیک
25:04
رئیس شد تا اون روز نه کسی رو دستگیر
25:06
کرده بود نه کار کارآگاهی
25:09
کرده بود نه کف خیابان
25:11
رفته بود تیر انداز پیش من
25:14
جاده بود او کارمند مسلک اداری
25:17
بچه کف خیابون بوروکراسی مادرش
25:20
زندگی میکرد و مو
25:22
اومد چیکار کرد دستورالعمل علایی
25:24
سازمانی بایدها و نباید
25:26
ها چک کردن سابقه تست
25:28
بدنی مصاحبه
25:30
دوره آموزشی دو ماه واسه
25:32
تازهوارد محدودیت سنی
25:35
فقط بیست پنج تا سی پنج ساله بگیریم
25:38
ی سازمان را عوض کرد باید
25:41
کت و شلوار بپوشند کت شلوار تیره
25:43
با کراوات کفشها باید به
25:45
حرف بزنه
25:47
کارمند عفت بیای تو ذهنش کاملا مشخص
25:49
بود مرد سفید مرتبه
25:52
وکیل اخراج
25:55
کرد
25:56
کم سازمان سر و شکل یک سازمان
25:58
حرفه ای منظم کارآمد
26:01
گرفت به خودش از جمله کارایی که همون
26:03
اول کرد مثلا همه ی آرشیو یا
26:05
اثر انگشت و رو جمع کردم زیر نظر سازمان
26:07
خودش چند
26:10
مالک کانادا رو هم اضافه کردن
26:12
بعد کشورهای دیگر رو هم اضافه کرد
26:15
بعد یه مدتی شد یک آرشیو قدرتمندی
26:18
بی نظیر در جهان کار
26:20
دیگه هم کرد که الان میگن قدمهای
26:22
اول بوده که فرایند کار علمی
26:25
وارد کار پلیسی بشه در آمریکا
26:28
جمع کردن مطالعه کردند که چه جرم
26:31
کجاها چه روندی دارای چه
26:33
الگویی داره بعدا اس بی
26:35
آی لبه راه انداختن آزمایشگاه علمی
26:37
و اینها خلاصه دردسر
26:39
تو ندم داستان اس بی آی
26:42
داستان جبار به داستان بسیار
26:44
جالبی معلوم با شروع
26:46
اشکال داریم اینطوری شروع شد
26:48
با این نیروهای جدید جوون
26:51
البته با حضور چند تایی
26:53
هم ادمایی یه مقدار
26:56
با تجربه تر که قبلا
26:58
کار پلیسی قانونی کرده
27:01
بود از اولین
27:03
پرونده هایی که این سازمان زیر نظر
27:05
اقای خوبه مسئول شد همین
27:08
پرونده مرگ های مشکوک
27:11
است اون
27:13
آش شلغم شوربا این که محدوده
27:15
وظایف پرونده های این اداره
27:18
بود
27:19
شب بود رسیدگی به امورات
27:22
این گیت ها
27:24
ای که البته یادمون نه مامور آش
27:26
جواز حمل اسلحه دارد نه
27:28
اجازه ی دستگیری تحقیقات
27:32
و جمع آوری اطلاعات
28:10
شیب اس بی آی از یک سال
28:12
و نیم بعد از قتل آن
28:14
عابران می بینیم که پرونده
28:17
قتل های او سه چهار مطرح
28:19
می دلیل این که بیشتر
28:21
کتابها مستند پاکستان
28:24
الان از همون آن عابران خواهر
28:26
مالی شروع میکنم به سر گفتن
28:28
تامین با بیان هم همین کارو
28:31
کرده ما دیدیم که
28:33
ماجرا به گواهی بعضی از
28:35
اسناد از چندین سال
28:37
پیش شروع شد
28:39
ولی خلاصه او مغز که میاد توی کار
28:42
اداره امور این دیوانگی وزارت
28:44
داخله نامه میزنه که اینطوره اونطوری
28:46
نانو به آن در شرایط مشکوکی کشته
28:49
شده یک برایان نامی
28:51
هم دستگیر شده ولی
28:53
بعد به قید وثیقه آزاد شد
28:55
شما بیاین بریم بررسی کنیم ببینیم
28:57
چی ب یه دفتری
28:59
داشت در اوکلاهاما سید
29:02
دفترخانه دو سالی با این پرونده
29:04
کار کرد و کلی اطلاعات جمع کرد
29:07
بیشتر تمرکز کنم اینطوری که
29:09
فایل شون الان نشون میده روی
29:11
شیش تا محل
29:13
ها و شوهرش خدمتکار
29:15
شون که میشد ماجرای بمبگذاری
29:18
آن آبراهام هندی روغن
29:20
چهار ساعته
29:22
سه تا کسانی که بهشون اون شلیک شده
29:24
بود توی فایل های پرونده مربوطه
29:26
دیدم که به مرگ مشکوک مادر مالی
29:29
هم اشاره شده و البته چندتا مورد
29:31
دیگه آقای دیوید
29:33
لاین میگه که سه محکمی
29:36
در ارتباط اینها با هم
29:38
نتوانسته بودند درست کند نه تنها
29:40
این چند تای دیگر رو به اونا نتوانسته
29:43
بودند وصل کند درباره
29:45
همون آبراه نوع خواهرش
29:48
او هندی روغن اون چارلز وایتکس
29:50
نه اینا نتوانسته بودند یک
29:53
حادثه یک روایت مستحکم
29:55
منسجم مرتبط به هم درست
29:58
این و
30:00
صحبت دارم حالا آخر ماجرا
30:03
می گیرد این نظری
30:05
که دیوید در اینجا میده چیزی
30:07
که معلوم بود این بود که همه اینها
30:10
تعدادی دیگر از وقت تولید اصوات
30:12
هیچ های پولدار بود
30:14
هم در جاهای مختلف گوشی
30:17
شده بودند در مناطق مختلف
30:19
و هم به روشهای مختلف
30:21
بعضا حساب شده این
30:24
قتل ها بوم گذاری بود مستقیم
30:27
بود کردند
30:30
یه محصول کرده مثل محصور کردن مادر
30:33
مالی که یه مدتی طول کشیده
30:35
یعنی توریست که چیزی بدن بخور بمیره
30:38
وقتی ص و در طولانی مدت
30:40
بهش اینطوری دادند یه
30:42
حساب کتابی پشت قصه
30:46
که میبینید بیای تو اون دو سال جمع کردن
30:48
زیاد بود واقعا کارشون رو هم روشمند
30:51
انجام داده بودند نسبتا ماموران
30:53
خوبی هم بودن و اسناد میگن که با استانداردهای
30:56
اون روز ماموران بدی نبودند ولی
30:58
کارشناسی گیری داشت
31:00
این گیر وقتی آشکار شد
31:02
که شخصیت بعدی قصه
31:04
ی ما وارد پرونده
31:07
تان وای فای ارشد
31:10
اسپید ترامپ
31:12
با روحانی جلوتر تعریف می کنیم که کی
31:14
بود و از کجا اومد اما اول
31:17
بگم که چه پرونده ای روی شون
31:20
تحویل گرفت یعنی تا موقعی که ایشون
31:22
بیاد چه کارهایی کرده بودند
31:24
توی پرونده چیا داشت
31:27
اومده شد رئیس اداره اسیایی
31:30
در اوکلاهاما محصول اصلی
31:32
این پرونده قتل او سه چار البته
31:34
همزمان دو پرونده مهم دیگه هم توی همین
31:36
ایالت دسته بیل تسلیمی
31:38
سرش یه خورده بیش ازحد شلوغه
31:41
اینطوریه که بیوگرافی نویسنده
31:43
کتاب بیا پیشم از منابع
31:46
مهم ما بوده در این هالووین
31:49
همین پرونده هستید
31:51
و کتاب بیوگرافی میگه که شروع
31:53
کرد به کارکردن خوندن پرونده
31:55
از پرونده آنها بدانم شروع کرد که
31:57
بیشتر از بقیه سروصدا کرده بود
32:00
دید که اینا که اینا رو گوشتان خودش
32:02
شلخته کار کرد
32:04
چی یعنی مثلا اسلحه رو گذاشتم کنار
32:06
دست مقتول که و یا خودکشی بوده
32:08
ولی گذشت که را دست چپش در حالیکه
32:11
چون راست است اینکه پرونده
32:13
رو خیلی زود بستن به عنوان خودکشی
32:15
درباره یکی در حالیکه فرا عین
32:17
زیادی برای قتل وجود داشت او
32:21
به چرخ های آن مالی
32:23
هندی روغن هم همین کارو کردن اول گفتیم
32:25
خود کوشید
32:27
پیشین اینو خوب معلوم قتل و
32:29
منان که قتل های آماتوری
32:31
هم اینها به هم اون بمبگذاری
32:34
خونه ی را تا دو روز که خیلی بهش
32:36
فکر شده و برنامه ریزی شده ولی کار
32:39
آماتور
32:40
می گفت این همه قصه نمی تونه
32:42
باشه اونایی که سالم بودن یه مریضی
32:45
مشکوکی مردم چی کرد
32:48
قطار پد شد دید
32:51
که اینطوریه که پرونده ها و گزارشات
32:53
نشون میدن تو این چندسال تا
32:55
دلت بخواد بی عرضگی ناتوانی
32:58
پلیس هست گیریم
33:00
که گفت عامدانه مثلا پلیس چشم
33:03
بسته بود رو این جنایت ها
33:05
کاری حالت سوم واتی
33:07
داشتن صبحت شده
33:10
مگه حالا این یعنی کشته شده دیگه تنباکو
33:13
رفته بود که این روحیه
33:15
را عوض کنید جی
33:18
ادرار خوب رئیس افت بیای
33:20
تماس گرفته بود تلگراف زده بود
33:22
به کتابهایی که بیا واشینگتن
33:24
بیاد دفتر من کارت رفته
33:27
بود جلسه بهش گفته بود که به
33:30
همچین رسته ای هست اینطوره اونطور
33:32
این داره میشه یکی از سیاه ترین
33:34
فصلهای تاریخ آمریکا
33:36
در برابر بومیان نشده
33:39
باید به جون
33:41
کوچولو گفتیم درباره تاریخ
33:43
آمریکا در برابر بومیان همچین
33:45
تاریخ سفیدی نیست خودش تعریف سیاهی
33:49
این داره میشه یکی از سیاه ترین فصل
33:52
ها نشون میده که چه پرونده
33:54
ای بود دیگه
33:55
جلسه عبری اشاره ای هم که از ضرب
33:58
المثل معروف ای دی و یعنی
34:00
جدیدی است فارسی
34:03
هم ترجمه اش بگیم صبح پوست خوب
34:05
سرخپوست مرده است
34:07
تنفر بارزترین ضرب المثل
34:09
لاستیک از نیمه قرن نوزدهم به استفاده
34:12
میشه واقعا این طرز فکر
34:14
اون جا بوده گفت
34:16
تشکیل این پرونده کار توئه برو
34:18
اوکلاهاما سیتی و اداره رو تحویل بگیر
34:21
این پرونده رو به سر سامون
34:23
بهش آقا خوبه
34:25
میگن ازاون مدیران بود از اینه که
34:27
وقتی کاری ازتون میخوان باید
34:29
انجام بدی و
34:31
نمیتونم نشو دو
34:33
اینا نداره اصلا از این حرفا
34:35
بذاری بهت شک میکنه فرمود
34:38
میده بهت کاور میخوای دادند البته
34:40
از ظهور ام امکانات نفرات
34:43
هر کی هر چی لازمه بدونید
34:45
در اختیارتون میگذاره میگه
34:48
دیگه رئیس از این بهتر گیر آدم نمیاد
34:50
هم به امکانات کامل میداد هم
34:52
پشت دومین سال جایی گیر میکردی
34:55
بعدا کار را که انجام میدادی همه
34:57
جا اسم بود اعتبار
34:59
کارت رو بهت میده توانایی نبود
35:01
که کار زیردست بعضا به نام خودش
35:04
خیلی به عنوان رئیس تامل ازش
35:06
خیلی تعریف می دهد
35:09
همچین وضعیتی و با یه همچین حکمی
35:11
تام بایت آمد اوکلاهاما سیتی
35:13
برای دفتر اوکلاهاما از
35:16
دفتر نیویورک عفتی های بیشتر
35:18
نیرو گرفت معتاد تقریبا
35:20
همه نیروهای مامور مخفی که
35:23
میخوان که منطقه را بشناسند بومی رو
35:25
بشناسن آداب رسوم اینا رو بدونند
35:28
یه بخشی از شکسته کسانی
35:30
که قبلا پرونده دستشان بوده به جای
35:32
نتونستن برسانند نشه از همین نتونستن
35:34
ها بوده دلم با تیکه
35:37
کتاب بیوگرافی تابناک میگم یه کتابی
35:39
که دهه هفتاد نوشته فرستاد
35:43
تکی شد در نقش کارگر نفتی
35:45
یکی شد فروشنده بیمه اجناس
35:48
تو ایران بهشون میگیم ویزیتور خونه به خونه
35:50
میرن بیمه میفروشد
35:51
یکی که خودش نصف بومی بود
35:54
که شد دکتر سنتی
35:56
دعوا فروشگاه شد چون پوند
35:59
است
36:01
هایی که اینها باید خودش موردش معلومه از پشت
36:03
میز اداره شهر بزرگ
36:05
نیامدن اینا از برنج
36:08
های قدیمی با
36:10
یک چنین تیمی و چنان برگه
36:12
مأموریت حکمی تقریبا
36:14
چک سفید امضایی از امکانات
36:17
از طرف رئیس اداره اختیار
36:19
آقای تام بایت دفتر اوکلاهاما
36:21
سیتی افتادن به جون پرونده
36:24
قتل های او سه چهار زود
36:26
باید برند حلش کنن چون کلی کار دیگه
36:28
هم هست که این اداره باید بهش
36:31
برسه
36:58
چی میگه پرونده ای که رو میده تا
37:00
با که با مرگ آن آب لام شروع میشه
37:03
این رو باید هتل آنا رو پیدا کنند یک
37:06
مأموریت شون اینه که
37:08
ماموریت لیگ شیک برند انفجار خونگیری
37:10
تا کار کی بود هندی ژوئن رو که
37:12
کشته جورج بی کارت رو که
37:14
کشته اثر این مرد سالم و سرحال
37:17
چی شد یهو مریض شد مو اکلیلی
37:20
با قطار اومد پیشش دیدش بعد
37:22
تو راه برگشت جنازه شکر شب
37:24
قطار انداخت پایین کاری کی بود
37:27
میرسه در دیدارش با موکل اطلاعاتی
37:30
دستش اومده که دیگه با اون اطلاعات
37:32
زنده موندن صلاح نبوده
37:36
من دارم اینها را از کتاب زندگینامه تا مبادا
37:38
میگم که براتون جالب
37:40
بودن دسرها چیه که میگن یه
37:42
تعدادی از این دین رو در موقعیت
37:44
های مختلف سال متفاوت سفید
37:48
کنن بهشون یک مشروب می دهد
37:51
از نزدیک اینا ناهشیار
37:53
میشن دکتر خبر می کنند دکتر
37:55
میاد برای معرفی نیایش چیزی
37:57
شبیه اون تجویز می کنه
38:00
میگن به در روشن شیب بقیه ش
38:02
میدونم اینجا هر وقت لازم شد تقریبا
38:06
توی همه سر گذشته همینطوری
38:09
که همیشه لازم میشه لازم میشه
38:11
و میگه در نتیجه کلی داستان
38:13
اینطوری بود که آره که اینطوریه شد اونطوری
38:15
شد تصادفی اوبر دوست کرد اینکه
38:19
حفظ آبروی متفاوتی می گفتند
38:21
مسمومیت الکلی گرفت
38:24
این قصه ی عجیبی و
38:26
این قصه عجیب هی تکرار میشه
38:28
در مورد آدمای مختلفی داره تکرار
38:31
میشه
38:32
همه چی داری بود که شاخک های تان
38:34
باید و تیم جدید اصلی هایی رو
38:36
پیش که
38:38
این چیزها را دیدند گفتن نمیشه
38:40
ما باید بریم شیرجه بزنید توی اطلاعات
38:43
از اول ببینیم اصلا چه اطلاعاتی
38:45
بوده چه اطلاعاتی میشه اضافه
38:48
کرد شان یا خونه اول شروع کنیم
38:50
به ببرید آنها
38:52
برند خونی اول میشه کجا
38:55
آخرین باری که آن را رو زنده دیده بودن
38:57
مهمونی خونه ی مالی بود
39:00
از اون جبران برادرشوهر
39:02
مالی برد بود رسونده بود عطش
39:04
تان باید دید که اون آقای راننده تاکسی
39:07
که اون روز انار و برده بود خونه
39:09
ی مالی این حرفای جالبی زده
39:11
مثلا از قول اون یا یک خدمتکار
39:14
توی خونه مالی هست که
39:16
گفته که آنها به من گفت ابر رایانه
39:18
خوشش میاد گفت خوشم
39:20
میاد از اینکه اگه یه زنی بخواد دمپر
39:23
این بپلکی من تلاش میکنم
39:25
خدمتکار تعریف میکنه میگه که آمبره
39:28
پایان به من گفت آنها به من میگه یا
39:30
منو بگیر یا میکشمت خدمت
39:32
چرمی عشق تو چیکار میکنی میگفت
39:34
که انقدر می دانست از
39:37
چنین حرفی از برایان بوده
39:40
چی هست از قله خانم خدمتکار
39:43
هست که میگه که مردم اون روز بچه
39:46
ها بر در مسابقه اسب
39:48
دوانی ببینند آنان
39:50
نرفت مود خونه مالی ولی
39:52
همچین لک بود و
39:55
برگشتن شام خوردن اینا بازم
39:57
آن نیومد سر غذا بشه
39:59
سوی تابستونی به مشروب خوردن
40:02
ساعت هست غروب بود که این
40:04
آنان بردن خون
40:07
انا کلا وقتی که مینوشید
40:09
دست و پاش جلوی مردا خیلی
40:12
شل میشود وقت
40:14
که مشروب میخورد دست پاش روی
40:16
مرداشون میشه این
40:19
به پایان این شعله همیشگی
40:24
راهی داره جالب تر میشه شاهد
40:27
دیگه اومد گفتش که اون شب یه
40:29
کم دیر ترش من برایان و ان
40:31
رو دیدم که تا ده شب تو یه
40:34
می خونه ای بودن ویسکی می خوردند کی
40:37
بود دیگه بود علم
40:39
اسلام بود یونس شوهر مالی
40:41
اصل دوتا ماشین بودن بدنه اونجا
40:43
رفتم یه جای دیگه یکی
40:46
از این ماشین پیچید یه مسیر دیگه برایان
40:48
آنها یکی دیگه به اون کی ماشین
40:50
رفتن سمت جنگل کی
40:53
دو صبح یکشنبه
40:55
فایل بغض جوی برایان بیارن که برایم
40:57
گفتیم اول دستگیر شده بود دیگه اون
41:00
آوردن بخونن ببینید که از تو همیشه
41:02
چی درآورد دیدم که نوشته که
41:04
پرسی نظر شما برآیند بو كارت
41:07
خوب است فکر زندگی
41:09
می کنی بعد آن
41:11
را می شناسی بعد
41:13
دیدی شنبه هفته پیش
41:16
کارت چیه راننده ماشین
41:18
از خودته نه پیامش
41:20
کردی چهار و نیم پز ندیدمش
41:24
نه چیزی نشنیدی
41:27
گمشده آره خواهر مادرش چیزی
41:29
نگفتن نه تو چیزی نگفتی
41:33
پیامش کردی کس دیگه ای هم بود مست
41:36
بود نمی
41:38
دهد
41:39
من سراغ ریسکی گرفت دیگه از
41:42
سراغ چی گرفت دیگه چی گفت
41:44
من که اون روز میهمان داره کی میخواست
41:47
بره پیشش نمی دونه میخواستی
41:49
بری تان
41:52
بای
41:54
که عموما با ارنست شوهر
41:56
مالیم صحبت کردن رو خیلی دیگه
41:58
هم صحبت کردند ولی
42:00
در کار نیست مدرک نیست ولی
42:02
مظنون پس در واقع مظنون و
42:04
شایع او بخواد
42:07
سال است
42:08
جمله علیه همین برایان علیه برایان
42:11
هست علیه انگار از شوهر
42:13
مالی علیه ویلیام پیل است
42:15
اما شون می نمایند موی ارنست
42:18
عموی شوهر مالی ارائه لایحه
42:20
خود شخصیت خیلی مهمی بود در منطقه
42:23
خانواده ام نزدیک بودن به جز اینکه عموی
42:25
شوهر مالی بود شوند
42:27
بود که تو قسمت قبل گفتیم مالی
42:29
سر همون جنازه آنها و اگر بهشون
42:31
گفت کمکمون کن همه شونم که
42:33
جایزه گذاشته بود واسه هر کسی
42:36
که بیاد جلوی اطلاعاتی به مردان
42:38
سفید بانفوذ منطقه بود
42:41
زمین دار گاف دار ثروتمند
42:44
پوزش که وقتی آن را دفع کردند این
42:46
توریست مجوز بگیری که برند درش بیارن
42:48
دوباره کار گرچه کافی کند همونم
42:51
شد که گلوله رو پیدا کردن اینطوریه که برجسته
42:53
تابلو می نویسد اصلا پرونده
42:55
آنها بیام شد پرونده قتل موضوع
42:59
مامورین قانون داغون بود اصلا
43:01
دادستان کلانتر با هم به کشاکش
43:03
داشتن دادگاهی وینا شده بودند گفت
43:05
ما خودمون باید کمک کنیم این مسئله
43:07
حل بشه البته میگه مالیم ازش خواسته بود
43:09
که تو رو خدا حرکت دست بر میاد یاد بکن
43:12
گفت با شما میریم رسول ص خودش کارآگاه
43:14
خصوصی اردو بود که بیان تصویری ماجرا
43:16
رو در بیارم
43:19
به خصوصی خوبی هم داشتیم که قانون
43:21
دست و پاشون نمی بست بر عکس پلیس
43:24
هدف فراش مهم
43:26
چی آدم اون چیزی که رئیس بگه رئیس
43:28
که رئیس کنید که پول میده
43:31
گفت که بریم قاتل پیدا کنید حالا
43:33
در راه پیدا کردن قاتل شما
43:35
دوتا حرکت بدون توپ هم
43:37
انجام بدی اشکالی
43:39
ندارد دست و پای
43:41
کارآگاه خصوصی رو نبسته
43:44
شد واقعا که هم مالی و خانواده هم
43:46
از اون طرف خدا هل جدا کارگاه
43:48
خصوصی استخدام کردند تا مالی
43:51
خودش که نمی تونست به گاردین آنا
43:53
گفت اونا رفتن کارآگاه خصوصی
43:55
گرفت
43:57
بیام تو کتابه کی اضاف دیپلم مون
43:59
میگه که این ها چیزهای جالبی
44:01
پیدا کردند با خدمتکار
44:03
آن حرف زدن اینکه
44:06
ایشون بعد از اینکه جنازه پیدا
44:08
شده رفت خونه رو دیده
44:11
رفته تو خونه دیدی کردن پلیس
44:13
کاری نکرده همه چیز سر جاش که
44:17
آن را برده بود مهمونی تو
44:19
خونه است
44:20
خودش یه نشونه بود یعنی برایان احتمالا
44:22
راست می گفته کیف آن را بخواند
44:25
کیفی که هلو بمونی تو خونش پس این اردو
44:27
به صورت خون
44:29
چیز دیگری که من توی گزارشهای یکی
44:32
از این امر این است بیایید دیدم بود
44:34
که اینا رو لیست تماس
44:37
های آن تلفن
44:39
در این طوری که شما زنگ میزدی تلفن جدید
44:41
تلفن چی برات شماره میگرفت
44:44
رفتن تلفن چیه شیفت شب
44:46
و گیرا بردن بوی دفتر تو بیا ببینیم
44:48
چی بود زنگ زده اون شب به آنان
44:50
گیرانی که زنی د ر شب کلانتری هم
44:52
چک نکرده پلی طرف چک کن اینرا
44:54
است
44:55
هشت و نیم از یکی از شهرهای
44:57
اطراف عزیز بیل بررسی از
45:00
شرکتی مغازه ای عجیب بیل رسید
45:02
نه جای شخصی بهش زنگ زدند اینم
45:04
جواب داده
45:06
دور نشون میده که احتمالا برایان راست
45:08
می گفتی آورد این رو رسوند خونه
45:10
بوده که جواب داد تا سر
45:12
این رشته رو هم که گرفتن باز
45:14
به جایی نرسیدند
45:17
گفت سه به کی به کی سوگند که من نبودم
45:20
که زنگ زدم که اسم یه کاری داشتم خونه
45:22
مونده بودم اون شب کس دیگه ای
45:24
هم واسه نمی تونه تلفن از راه دور
45:26
بزند دفتر ما سفارش بسته
45:28
به قول قدیمی راه
45:31
دور من که رئیس هم باید و که کنم
45:33
اگه کسی بخواد زنگ بزنه منم
45:35
اجازه به کسی نداده راه
45:39
دور موسساتی به زنی رئیس شرکت باید
45:41
اجازه میدادی شکوه مجازی ندم کسی
45:43
نمی تونه صفر بگیرد تلفن محسن
45:45
برش قدر که
45:48
اینو نوشته تو گزارشی میگه من فک کنم
45:50
این تماس ساعت تلفن گونه
45:52
ی شهر گرفته یکی و
45:54
بعدا پول داده رکورد پاک
45:57
کرده که اسمش تو دفتر نباش
46:01
هستیم به کی اینجا به آقای
46:03
او داشت مظنون اصلی
46:05
ایشون
46:07
که احتمال میدانی تماس گرفته
46:09
باشه تو همین گزارش درباره او
46:11
دو یه چیزایی دیگه هم هست از جمعه
46:13
که آدم خوبی نیست نوشته
46:16
تو گزارش من خوندم که آدم خوبی
46:18
نیست میگه هیچ خوبی تو این مرد
46:20
نیست واسه پول هرکاری ممکنه
46:22
بکند
46:24
نکته جانبی هم اینجا هست
46:26
که اونم مهم وقتی آن مرد هیچی
46:29
از پول و ثروت کلانی برای
46:31
این بابا نداشت همه رو داد به مادرش
46:33
در وصیت نامه همین
46:35
سن او را خیلی شاکی بود وکیل
46:37
گرفته دنبالمون که یه مقداری
46:40
از اون پول زنده کن
46:42
مملکت بیای تو در شش می نویسه که ار
46:44
این خودش با دست خودش کمک
46:46
کرد تابوت فلزی آن رو گذاشتن
46:49
توی خاک همین عده از شوهر سابق
46:51
آن را بعد از دفع نانو رفتیم
46:53
گوش نشست چه گیریهای کرد چه
46:55
موزیک
46:57
همه اینا میتونه ساختگی
46:59
باشه یا برای رنگ کردن مردمش
47:03
که دیدن کارآگاهان که
47:06
این پرونده پیچیدگی دیگه
47:08
هم داره یا اصلا پیچیدگی اصلی
47:10
شاید این تا اینکه
47:12
ممکنه یه ادمایی باشند که
47:15
قصد دارم موش میدونن تو کار که
47:17
کار به سرانجام نرسد الان
47:20
بنظر میرسه که یه عده ای هم هستن
47:23
دنبال این است که مسیر پرونده
47:26
رو منحرف کنند که به یک جای
47:28
اشتباهی برسد نخ
47:31
های الکی اطلاعات قلابی
47:34
مجنون های بیخودی
47:36
این مامورین و کارآگاهان خصوصی
47:39
غیر خصوصی دنبال نخود سیاه
47:41
رفته بودن این ور اون ور حد نداره
47:44
بین شهری از این شهر به شهر
47:47
او موقع صد سال پیش
47:49
با شو از اوکلاهاما برو تکست برو
47:51
پلو را دو گروه کانزاس بروز
47:53
مکزیک عبور نور مکزیک و برو کلی
47:56
فنی برو آریزونا بوسه هیچ
47:58
پوچ همه اش است
48:00
همه تی گزارش بود اینجا هستیم امروز
48:02
این دروس تو اونجا رفتیم اینترنت نکته
48:06
جدیدی یک کسی
48:08
یه کسایی
48:10
میخوان مسیر ما را منحرف
48:12
کنند با اطلاعات غلط ما
48:15
مظنون اصلی مون همون
48:17
او داشت شوهر سابق
48:19
آن همه رد
48:21
گم کنی گفت شیم
48:23
رو همون ببینیم به کجا می رسد نتیجه
48:27
رو خود تام بایک هم بهش رسید
48:30
جالبی که او دار هستند دستگیرم
48:32
نکرده بودند تنها دستگیری
48:35
پرونده تا اون لحظه برایان
48:37
بود که اونم زود آمده بود چیز
48:41
جالب دیگه که تام وای تو پرونده
48:43
دید که یه باری که آمد اعتراف
48:46
کرده که آره اتاق من فلان
48:48
قدر داد که برو این زن سابق منو بکش
48:51
خوبه اضافه شد به پرونده بوده ولی اون موقع سر
48:54
نقش گرفته و رفته بودن چیزی پیدا
48:57
نکرده بود
48:59
به بار آوردن بازجویی این ولی دیدن نه
49:01
هیچ مدرکی درکار نیست
49:04
نمیشه ثابت کرد که اینا و اون موقعی
49:06
که ادعا میکنه انار گوشت اسب
49:08
توی منطقه بوده باشد
49:10
شد که بازم ولش کرد
49:12
که مقدار پیچیدگی زیاد بود حتی
49:15
همین گزارش ها و اطلاعاتی که جمع
49:17
شده بود اطلاعات زیادی بود اطلاعات
49:19
قابل اثبات قابل پیگیری
49:21
است کم
49:23
میخواد ولی هر پرسم
49:25
که باد هواست حالا یا کارگاه
49:28
ناقابل بودن نتونستن بودن مدرک
49:30
و سند شواهد درست جمع کند
49:32
یا اینکه مردم اعتماد نداشتن
49:35
حرف بزنند چون چشم شون
49:37
از فساد تهدید ترسید
49:40
مدت زیادی تا بایک ما این اطلاعات
49:43
جمع شده کشتی گرفت تا اینکه فهمید
49:45
مسئله اینجا کمبود اطلاعات
49:47
نیست که ما بریم بیشتر اطلاعات جمع
49:49
کنیم اتفاقا اطلاعات خیلی هم زیاد
49:53
دوغ نوشابه از هم نمیشه تشخیص
49:55
داد معلوم نیست چی درسته چی حرف
49:57
کدوم کردید شاهد اشتباه میکنه کفشش
50:02
دیگه هم اینه که الان میگید چند سالی از
50:04
این ماجرا گذشته بعد از زنانی که اطلاعات
50:06
دادن اینا رفتن از اینجا براشون
50:08
رفتن تحت تعقیب اند دسترسی
50:11
بهشون نیست هست
50:13
ماها با آدمهای مختلف حرف
50:15
زدن تو پرونده ها هست ولی
50:17
قاطی پاتی داره دیگه اینکه
50:20
جایی جمع گذاشته بودم مصلح پرونده آدم
50:22
اصلا میومدن اینکه عراق داستان این رسته
50:24
این تودی فنایی اطلاعات کمی من که داستانش
50:27
رو تایید کنه پولش رو بگیرم
50:30
آماتور افتاده دنبال همین جایزه ها
50:32
با مردم مصاحبه میکردند اطلاعات جمع
50:34
می کردند بعد دوسال سه سال خیلی
50:37
فضای ترسناک ایده
50:39
داشته باشیم باید یادمون باشه
50:41
تو همون اداره تو همون اداره هستن
50:44
کسایی که میگن که بابا ولش
50:46
کن دیگه ی این یعنی مست کرد
50:48
گوش تنش دیگه حالا چی شده
50:51
تکرار می کنم بخاطر اینه که
50:53
ای یادمون بیاد فضا ه
50:56
دارن سر و کله می زنند با اطلاعات
50:59
دارن نهایتا این نتیجه میرسند که بریم
51:01
از اول ببینیم سیار حالا باید
51:03
بریزیم دور یه بار از اول نگاه کنیم
51:05
ببینیم چی به چیه حالا دوباره بریم از
51:07
اولین علم ببینیم چی باید بریزیم دور دورریختنی
51:11
نمیشه ثابت کرد رژیم دو ببینیم چی میمونه
51:14
اون شروع کنیم دوباره پازل رو
51:16
درست کرد اطلاعات
51:19
جدید بگیریم که بتوانیم اطلاعات
51:21
قدیمی مون با اینها بسنجیم اینجا
51:24
شد که اون مامورین جدید به کار
51:26
معدن همونی که گفتیم که فروشنده
51:28
بیمه این که گاو دارویی که عطاری
51:30
این که دکتر تجربی اینا بودم اونی
51:34
که گفتیم فروشنده بیمه بود واقعا بیمه
51:36
نامه واقع میفروخت اینطوریه می تونست
51:38
بره تو خونه مردم اینطوری حرفای
51:41
ازشون شنید چیزهایی اگه
51:44
بعنوان پلیسه کارآگاه برای جمع
51:46
کردن اطلاعات می رفت بهش
51:50
نمی گی که
51:52
یکی از این پلیس مخفی یا شد
51:55
فروشنده بیمه راه
51:57
افتاد ولی بر خونه ی مردم
52:00
بگیره همین سر در آوردن
52:03
از این که کی چه بیمه ای
52:05
خرید بیمه
52:07
کرده این کم شد
52:09
دیگه منبع اطلاعاتی خیلی
52:12
مهم و ارزشمند همین
52:15
اقا بود که فهمید هندی روغن
52:17
بود از این نوع سایتها
52:19
مخدوش ایشون بیمه عمر
52:22
بیمه عمر داشته تو بیمه عمر خوب شما
52:24
پول میدی یعنی بیمه گذار پول میده
52:26
بیمه رو میخره یکی هم مشخص
52:29
میکنه که اگه من مردم یا وقتی که
52:31
من مردم بیمه فلان قدر بیاد
52:33
بده هنرمند
52:36
قرار بود اگه که مرد پول بیمه برسه
52:38
به همسر ولی
52:41
در پرداخت قسط های
52:43
بیمه بیست پنج هزار دلاری
52:46
عمرش مون
52:48
یه سوالی که یه آدم فولاد
52:50
و اسایش که میگن که مردم
52:53
دنیا بودند چطوری مونده تو کار پرداخته
52:55
استایلی باش ولی مونده مشکل
52:58
الکل داشت خیلی می خورد خیلی خرجش
53:00
زیاد بود اصلا کاری به عنوان نداری پولش
53:03
رو بده شد که پول بیمه
53:05
ای شون یکی دیگه
53:08
پول بیماری یکی دیگه میداد اسم
53:10
اون کسی که قرار بود بعد از مرگشان
53:13
پول بگیره رو هم تو اسناد
53:15
کردن گفتم خب پولی که دیگه میده در
53:18
صورت فوت بیمه گذار بیست
53:20
و پنج هزار دلار هم باید برسه
53:22
به ایشون
53:24
شخص کسی نبود جز آقای
53:27
ویلیام کسایی
53:30
که تام وایت رفت و شروع کرد باهاش
53:32
حرف زدن آقای ویلیام ای
53:34
بود مخصوصا که دید خیلی هم دوست
53:36
داره خاطرات بچگی شو بگه
53:39
این که چطوری از خونشون در تکرار
53:41
در رفته چطور کابلی شده
53:43
آدمی هم بود مشهور به اینکه تشنه
53:46
است داشته پول تشنگی زن
53:49
اجرای گفتش که من بیشتر دامن دیگه
53:51
فروختم حالم خیلی زیاد
53:53
موزون نیست می خوام یه مدتی
53:55
برم استراحت کنم آدمی
53:57
که می گفتند که این گفتگو س پادشاه
54:01
منطقه بود انقدر قدرت
54:03
داد دیگر درباره
54:05
شیعه بود که خیلی دست و دلباز
54:07
بخشش میکرد دنبال دوست
54:10
متحده جمع کردن بود برای
54:12
خودش به ادم لباس میداد بچهها
54:14
پول میداد پیرا رسیدگی میکرد
54:18
گفتند نشونه هایی میره بده که ما دیگه ستون
54:20
جمع کردیم میخوایم از این جا بزنیم
54:22
بریم به سمت کالیفرنیا
54:26
درد سر تو ندم این آقای بیل
54:28
هل یا ویلیام هیت کم شد
54:30
یک آدم جالبی زیر
54:33
ذره بین آقای تام بایت
54:36
اداره
55:15
این اپیزود هشتاد و دوم پاک
55:17
کسی چنین بی بود این اپیزود رو
55:19
من علی بندری به کمک به امید
55:21
سعدی فر درست کردیم موسیقی
55:23
همکار پیمان عرب زاده
55:26
طراح کاور ها مجید آب پرور
55:28
کارهای اجرایی چنل بی با گیتی
55:30
آسمی هماهنگی عاشقانه سطح
55:33
بندری طراح مسئول
55:35
فنی سایت مهران بل
55:37
حسنی برای این سریال خیلی ممنونم
55:39
از کمک ها مشورت های حقوقی
55:41
سلم حقیقی کمک
55:44
مشورت های زهرا شمس برای
55:46
معادل یابی بعضی از اصطلاح
55:49
بین بیست دو در توضیحات میتونید ببینید
55:51
ع لیست کامل شون سوسک نوشتیم اگر
55:54
دوست دارید بیشتر درباره این ماجرا بخونین
55:56
یا مستند ببینیم یا پاک
55:58
کسب بشنویم فهرست خوبی
56:00
اون جا هست
56:02
حقیقت سوی دیگه ای که ما تا اینجا داشتیم این داستان
56:05
رو هم میشه واقعا پنج دقیقه ای تعریف کرده
56:07
و سرعتش هم ساعتم
56:09
میشه گفت یه پیچ همیشه جمعش
56:11
کرد چند اپیزود همیشه گفت
56:14
ما خیلی از این داستان ها برامون بهانه
56:16
های جذابی هستند برای اینکه یه
56:18
خورده بیشتر کنجکاوی کنیم سرد در
56:20
بیاریم از دنیاهای دیگر
56:22
ماهیچه های دیگه ای که واقعا
56:24
هر چقدر بزرگ عجیب باشد خیلی
56:28
خبری ازشون نداشته باشیم در
56:30
کنار اینا به بهانه اینها
56:32
چیزهای جدید ببینیم بفهمیم
56:35
گلدن شش تا شش سال نیم در
56:37
کلمه بیاریم همین کارو میکنیم امیدواریم
56:40
که حال حالا هم بتوانیم داماش بدیم شما
56:42
هم خیلی کمک کردیم پاکستان بقیه
56:44
پیشنهاد کردیم گوش دادیم بسیار
56:47
ممنون بازم لطفا ادامه بدین
56:49
ستاره چهار صد یک شده خیلی ها هنوز
56:51
اپلیکیشن پات کس ندارد
56:53
پاتریوت خیلی اپلیکیشن سبکی
56:56
خیلی راحت روی همه گوشی ها نصب
56:58
میشه الان کمک کنید براشون نصب
57:00
کنید هم بتونن چندین به گوش بدن هم بی
57:02
پلاک گوش بدن هم این همه پاک
57:04
است فارسی خوب و واقعا
57:06
درخشان دیگر تنوع
57:08
گم پرچم شما بالاست پرچم
57:11
پاکتی فارسی واقعا به نظر من بالاس
57:13
انقدر که داره چیزهای جذاب تمیز
57:16
یک کی توش درست میشه
57:19
اوکلاهاما رو هم اگه دارین همینطور گوش می کنین
57:21
و قدم به قدم با ما میاین جلو میخوای
57:23
عکسش رو ببینی آدما رو ببینیم
57:25
گونه مکان ها رو ببین اینا ما
57:28
تو اینستاگرام داریم همینطوری عکس
57:30
می ذاریم فیلم می ذاریم اونها رو میتونید
57:32
ببینید اینستاگرامی جانبی را فالو کنید
57:35
هم در وقتی که داریم داستان را
57:37
پخش میکنیم اونجا داریم ابتدا میکنیم
57:40
هم بعدا از قصرهای گذشته
57:42
مرتب داریم اونجا محتوا می گذاریم
57:45
جای جالبی برای کسایی که رشته هارو
57:47
شنیدن دوست داشتند ممنون
57:51
از همه ی شما و ممنون از اسپانسرها
57:53
آینه زود اپلیکیشن کرفس
57:56
شکلات گالاتا شما
57:59
گرم
58:00
خودتون باشین سال نو تو هم
58:02
خوبه
Podchaser is the ultimate destination for podcast data, search, and discovery. Learn More