کتاب روایتگر داستانهای عجیب و غریب و شاخداری است که برای اشراف زادهای آلمانی به نام «بارون فون مونهاوزن» اتفاق افتاده است. پیرمردی که مدعی است ۲۰۰ سال سن دارد و در جنگها و سفرهای زمینی، دریایی و حتی فضایی! بسیار شرکت داشته است.
راوی که یک اشرافزاده بی درد، لافزن و دروغگویی حرفهای است. او به روسیه رفته و در آنجا تصمیم میگیرد به ارتش بپیوندد. از آنجا که ورود به ارتش نیاز به زمان و تشریفات خاص داشت، مدتی را به تفریح و خوشگذرانی مشغول شد و صحنههایی از آن را همراه با دروغ پردازیهای خاص خود شرح داد.
یکی از سرگرمیهای او شکار کردن بود که هجوی است از شیوه زندگی طبقه فئودال و اشراف زاده قرن هجدهم آلمان. رویارویی او با حیوانات گوناگون و هماوردیاش با موجودات درندهخو که در همه آن نبردها پیروز و سربلند بیرون آمد. وی پس از اینکه وارد ارتش شد، فرماندهی گروهی را در جنگ بر عهده گرفت. اما درست در لحظه نبرد خود را تنها یافت. در این هنگام با ابتکاری احمقانه، صدمات و آسیبهای فراوانی را متوجه دشمن کرد و تحسین فرمانده ابلهتر از خودش را برانگیخت....
Podchaser is the ultimate destination for podcast data, search, and discovery. Learn More